سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آج

  بنام مدبر شب و روز 

چقدر زشت و کریه  است کسانی که خود را مدیر می‌دانند و دوران مدیریتی خود را و چگونگی مدیر شدن خویش را فراموش کرده‌اند

 و چرا مدیر شدن و چقدر ادامه داده‌اند و... را از حافظه پاک کرده

 و امروز با شعارهای شیوخیت و ریش سفیدان و... را بکار می‌برند

 و جوانان را بر نمی‌تابند و برای مدیریت آنها کلمه زود بودن را بکار می‌برند.

با دولت نوگرا که استعدادهای جوانان را در عرصه مدیریت فعال کرد و شکوفا مشکل پیدا کرده و هر روز به نوعی ساز ناسازگاری می‌زنند.

آقایی که خود با یک دیپلم ناقص به منصب استانداری رسیدی آنروز چرا نگفتی که برای اینکار هنوز جوان هستی؟

 هنوز شیخویت نداری!

وقتی تمام و کمال مدیریت  یک استان را بدست گرفتی چقدر در آن سر رشته داشتی؟

برای شما زود نبود اما جوان امروزی که با یک کوله بار از تجربیات شما به کار گرفته شده نباید مدیر می‌شد.

همیشه باید مدیریت دست یک عده خاص دست بدست شود.

آنزمان را یادمان رفته که وقتی وزیری برداشته می‌شد در وزارتخانه دیگری وزیر می‌شد و داد همه در آمده بود که مگر قطع‌الرجال شده!

نه! شما وقتی به مدیریت رسیدی نه تجربه‌اش را داشتی نه ارث بهت رسیده بود رانتی بود که چون همای سعادت بر شانه‌ات نشسته بود!

 و از این رانت استفاده (سوء استفاده) کردی و بدون گذراندن تحصیلات دانشگاهی مدارک عالیه را گرفتی!

و به پستهای مدیریت بالاتر و.... جابجا شدن‌ها ادامه دادی.....!!!

امروز تنها کاری که دولت نهم به انجام رساند این خواسته جوانان عزیز که نمی‌توانستد وارد حلقه مدیریت بشوند وارد کرد و چه گناه بزرگی مرتکب شد!

بطوری که شما فکرش را نمی‌کردید این حلقه انحصاری بشکست!

 شما چرا احساس سرشکستگی می‌کنید و دادتان در آمده است!؟

 راستی حسینی بگوید! چون دستمان از رانتها بریده شده است !!! همین!

 چرا دولت را به بی‌تجربگی و غیرکارشناسی متهم می‌کنید.

درد شما چیز دیگری است. رانت،رانت،رانت،......

شما که با این رانتها امروز هم در کمال آسایش و مکنت بسر می‌برید کسی که قبل برده‌های شما را ازتان نگرفته فقط از بیشتر آن محروم شده‌اید!

 حق آن بود که قبلی‌ها را نیز ازتان بستانند؛

تا کی می‌خواهید دستتان بر همه چیز بند باشد و تسلط به همه چیز داشته باشید.

کی شما باید سکان مدیریت را به دیگران بدهید؟مدیریت جوانان

بعد از شما چه کسانی باید این کشتی را هدایت کند؟

حتماً فرزندان دلبند و ننر و... شما؟

نه آقا در این کشور کسی جای تو را می‌گیرد که هیچگاه بفکرت هم نرسیده!

 آنکس که نان از بازوی  خویش خورده و عرق جبین ریخته!

هر چند شما کیسه‌های خود را پر کرده‌اید و حتماً هنوز می‌کنید!

 کسی مثل شما حق ندارد که بر همان روش اسلاف و غیرکارآمد شما ادامه بدهد.

یادمان نمی‌رود که هدفمند کردن یارانه‌(سوبسید)ها در قانون برنامه سوم و چهارم توسعه بوسیله همین شما اجرایی نشد چون زیان سیاسی و مدیریتی و اقتصادی شامل حالتان می‌شد هنوز هم می‌شود پس باید دادتان در آید که این طرح باز هم اجرا نشود ولی همه می‌دانند که این طرح لازم است و باید اجرا شود؟

اما کی؟

 اگر به شما باشد تا ابد نباید اجرا گردد !

چون همیشه یا انتخابات است یا یک مسئله دیگر یا هر بهانه دیگر، مهمترین علت آن همان زیان اقتصادی است که به رانتهای پیش ساخته شما وارد می‌شود.

شما امروز لازم بود که تجارب خود را در اختیار جوانان قرار دهید و همه‌اش بفکر رانت نباشید،

کمی هم بفکر دیگران باشید، اگر اجرای آن باعث زیان سیاسی است این دولت که مصمم به اجرای آن است بگذارید صدمه بخورد،

مهم این است که مملکت صدمه نخورد.

اگر راست می‌گوید مردم صدمه می‌خورند پس راه‌کار بدهید.

چرا راه‌کار شما همین طرح است؟

 چرا اجرا کردن آنرا صلاح نمی‌دانید؟

راهکار دیگری که ندارید فقط اجرای آنرا بد می‌دانید؟

 خودتان که اجرا نکردید؟

دیگران هم اجرا نکنند؟

پس چه از این راهکار؟

بهتر است که کلاه خود را قاضی کنید و دست از این شعارهای عوام فریب بردارید و قدم در راه راست نهید و دولت را یاری کنید که این طرح را به بهترین نحو اجرا کند.

 مهارتهای خویش را هم سخاوتمندانه در اختیار جوانان این مملکت قرار دهید خواهید دید که کاری خواهند کرد کارستان و کشوری خواهند ساخت گلستان  خیلی هم نگران نباشید البته نگران مردم باشید فقط شعار ندهید همت کنید اختیار بدهید به جوانان

 شیوخیت در مدیریت و... را به گذشت زمان بسپارید شاید که فرجی حاصل گردد اگر دلسوزید اگر نه باز بر همین طبل توخالی خود بکوبید.

شما بقولی آردهای خود را بیخته‌اید باید الکها(غربیلها) را هم بیآویزید.